8 قانون فروش موفق
آموزش فروش و تکنیک های فروش
فروش مهمترین چیزی است که باید به آن پروا کنید. اگر نتوانید خوب بفروشید باید یکی را پیدا کنید که پیشه فروش را برایتان سپریدن دهد.و اینطوری شما به آن فرد وابسته خواهید شد ولی فروش یک چیرگی قابل یادگیری است.می توانید یاد بگیرید که چگونه خوب بفروشید و اگر بتوانید خوب بفروشید می توانید کل چیز را تحت کنترل پیمان دهید. آموزش فروش و تکنیکهای فروشندگی با شرکت آوش تک که نیاز دارید همه کارهای ما نوعی وابستگی است و کل کوشش داریم الی به طریقی در سایرین نفوذ کنیم. تحقیقات پرتو داده 70 الی 75٪ وقت انسان صرف برقراری بستگی می شود.در مقاله طریق های فروش و تکنیک های فروش بیشتر در این مورد گفتگو کردیم.
بهتر و بیشتر حرف زدن ، ملاک وابستگی مؤثر نیست بلکه توجه به حرکات، استفاده از حرکات و گوش دادن فعال، باعث برپایی وابستگی مؤثر می گردد.
رازهای فروش هستی دارند؟ تکنیک ها و روش های خاصی برای کمک به کارشناسان و مدیران فروش وجود دارد تا بتوانند با استفاده از آن ها بیشتر از دیگران بفروشند؟
در پیوسته به 8 قانون فروش کامیاب می پردازیم:
قانون ۱: تشخیص مشتریان واقعی
اولین قانون کامیابی در فروش «تخصیص سررسید اغلب به مشتریان احتمالی بهتر» است. شدنی است مشتریان احتمالی زیادی برای محصولات و خدمات شما وجود داشته باشند، ولی همه آنها مشتریان احتمالی مناسب شما نیستند. همانطور که در فصل ۵ در ارتباط با استراتژی بازاریابی هشدار دادیم، در این بخش نیز در ارتباط با فرایند فروش اخطار میدهیم. بیشتر مشتریان احتمالی برای کمپانی شما و محصولات و خدمات شما مناسب نیستند.
خریداران اصلی محصولات و خدمات شما چه کسانی هستند؟ در بسیاری از کسبوکارها ، ۲۰ درصد مشتریان، ۸۰ درصد محصولات و خدمات را میخرند. پیشه مهم شما پیدا کردن آن ۲۰ درصد از مشتریان است. اگر در پیشه معامله سهام هستید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیش از کل معامله میکنند. اگر تبلیغات میفروشید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیشترین تبلیغات را میخرند.
اولین پیشه شما تشخیص مشتریان راستین از افراد مردد است. وقت کافی گزین کردن دیتا و سوالاتی بپرسید. انرژی و منابع فروش شما اندک هستند. نمیتوانید آنها را برای افرادی هدر دهید که نمیتوانند یا نمیخواهند از شما خرید کنند.
قانون2: عمل متقابل
همه همنشین دارند که مورد سپاسداری واقع شوند. بنابراین مهم است که یک فروشنده قدرشناسی خویش را پرتو دیتا و متقابلا برای مشتری کاری کند. میتوانید زمانی که مشتری خریدی سپریدن عدل با ارائه یک هدیه مجانی یا تحویل بدون خرج یا مشوق های سایر از مشتری خویش قدردانی کنید.
قانون3: تعریف داستان
داستان سرایی تبدیل به یکتا از موثرترین ابزارهای فروش شده است. کل یک قصه خوب را همنشین دارند. میتوانید به دلایل مختلفی از داستان ها استفاده کنید لغایت از کوشش های فروش شما حمایت کنند. پیش از این که مشتری را قانع کنید محصولات یا خدمات شما را بخرد از سرگذشت سرایی برای فروش برند یا ارزش های اصلی شرکت خویش بهرهگیری کنید. اگر مشتری با حکایت شما همزاد پنداری کند، میل اکثریت به خرید از شما نشان خواهد داد.
فروش و تعلیم فروش و تکنیک های فروش
قانون4: نشان گذاری اولیه
با پژوهشی که از مکانهای بازرگانی به عمل آمده روشن شده است که در سه دقیقه نخست ورود مشتری همه مسائل صریح می شود. تصویری که از شما در ذهن مشتری شکل می گیرد در همین سه دقیقه اول است. تجربه های خوب در ذهن مشتری تصویر خوب و تجربه های بد در ذهن او تصویر بدی می سازد. این ذهنیت شکل گرفته را سخت می توانید تغییر دهید. در ضمن تحقیقات پرتو دیتا اند بعد از اینکه فرد به یک نتیجه کلی دست می یابد و متوجه می شود کسی یا چیزی را برادر دارد یا نه ، سایر به راحتی نمی تواند نتیجه گیری خویش را عوض کند، از اعتقادهایی که نسبت به آن شخص یا چیز پیدا می کند روی بر نمی گرداند و به اطلاعات جدیدتر توجهی نمی کند، بلکه آنها را طوری تغییر می دهد که تصورات اولیه خود را تأیید کند.
قانون5: ایجاد نیاز
بسیاری از مشتریان جدید میگویند به چیزی که میفروشید نیازی ندارند. بعضی اوقات حرف آن ها درست است ولی اکثر اوقات از این عدم بیچارگی به عنوان دست آویزی برای پیوسته ندادن مکالمه با شما استفاده میکنند. اگر نتوانید یک مشتری جدید را قانع کنید که گذرگاه حل پیشنهادی شما به او کمک خواهد کرد مطمئن باشید که می گوید نیازی به این گذرگاه حل ندارد.
برای حل این سخت باید تلاش کنید تا مشتری با راه حل شما بستگی پایدار کند و ارزش آن را متوجه شود و نشانه دهید که چگونه به او کمک میکنید و چگونه منافع او را تامین خواهید کرد.
قانون6: صادقانه بخواهم بگویم…
گفتن این عبارت این حس را به مشتری انتقال میدهد که شما الی قبل تر از این راستگو نبوده اید. حتی اگر منظوری هم نداشته باشید ( چون این عبارت در هر چهره خیلی در داستان معمول است) مایه میشود که انگیزه های شما نزد مشتری زیر سوال برود. در ضمن اعتماد مشتری تان را از دست میدهید.
قانون7: ایجاد نیاز
مطمئنا تاکنون متوجه شدهاید که ما میتوانیم هر چیزی را که میخواهیم بگوییم، ولی زبان بدن ما بیشتر نیت واقعی ما را نشان میدهد. فروشندههای موفق بیشتر میدانند چگونه زبان بدن سایرین را بخوانند و به اثناء انجام یک مکالمه نیز از آن بهرهگیری کنند. به عنوان مثال، اگر شما یک سخنران باشید از چگونگی نشستن شرکتکنندگان خواهید فهمید که چه حسی دارند و یا از تبسم یا چشمهای یک نفر میتوان تشخیص عدل که او چه نظری راجع به یک سوژه دارد.
اگر کار خود را به بهترین وجه ممکن اتمام دهید آنگاه پول به سمت شما خواهد آمد. چون افرادی که به شما احتیاج دارند به سمت شما جذب می شوند، از شما تقاضا می کنند، از شما تمنا می کنند و با رضایت به شما پول می دهند. – جز سیلوا
قانون8: مهارت همراهی با مشتری
مشتری اخ دارد فروشنده با او همراهی کند و الی زمانی که از ابعاد مختلف فرآورده اطلاعات کسب نکرده است و استجابت تک تک سوالاتش را از او نگرفته همراهش باقی بماند.یکی از موارد شگفت و اشتباه رفتاری که در برخی از فروشندگان فروشگاه های کبیر به چشم می خورد، این است که فروشنده با ورود یک مشتری، با او همراه می شود و او را ارشاد می کند ولی این همراهی تا زمانی است که مشتری دیگری او را صدا نزده است. به محض ورود مشتری جدید ، تن نخست را که شاید هنوز سوالات و درخواست هایی از فروشنده دارد رها کرده و به سراغ مشتری دوم می رود.
وقتی خودمان را در جایگاه مشتری پیمان دهیم متوجه خواهیم شد که دائم سوالاتی هستند که مرحله به مرحله و بعد از دریافتِ پاسخِ پرسشِ پیشین به ذهن مشتری می رسد. بعد لازم است لغایت ارائه پذیرش همه سوالات در کناره مشتری باقی بمانیم.
درباره این سایت